تا فهمیدی دوستت دارم گذاشتی رفتی / دیدی دارم کم میارم گذاشتی رفتی / واست میمردم ولی تو دوسم نداشتی / تا فهمیدی عاشق شدم تنهام گذاشتی ...




تاریخ: چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

واست شب اس ام اس زدم که بگم دنيام تاريکه مثل شب،تنهام مثل ماه ،کوچيکم مثل ستاره اما دوست دارم قد آسموني که اندازه نداره…
.

.

.

در کوچه عشق دنبال تو ميگشتم حقيقتش شب بود ترسيدم برگشتم! 



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

تنها برنامه ای که تکرارش آرزوی من است پخش زنده نگاه توست




تاریخ: جمعه 6 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

شکسپیر می گوید:

هر از گاهی برای آنکه دوستش میداری نشانه ای بفرست تا به یادش آوری که هنوز برایت عزیز است و این آن نشانه است.




تاریخ: جمعه 6 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید

عصبانیت شما فروکش خواهد کرد

ولی حرفهایتان یک جایی باقی می مانند

برای همیشه . . .

.

.

.

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی !

.

.

.

میدانی تنهایی کجایش درد دارد !؟

“انکارش” . . .



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

اینو فرستادم به سلامتی اونایی که خطشون اعتباریه اما معرفتشون دایمیه !

.

.

.

از حقیقت های تلخ خسته ام …

یک دروغ شیرین بگو

بگو دوستت دارم…

.

.

.

دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست / گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست

من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل / تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .

.

.

.

از روزی کـــه یکی دلــم را بــرده / تب دارم مثل طفل سر مـا خورده

گفتارم شعر، شعر هایم هذیــان / دکتر جان بنده زنده ام یــا مرده؟



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

از شروع نفسهای حضرت آدم تا پایان نفسهای آخرین آدم دوستت دارم

.

.

.

زیباترین غروب: غروب عاشقان

زیباترین سنگ: دل یار

زیباترین مایع: اشک

زیباترین ناله: آه

زیباترین دف: قلب تو

زیباترین کلام :دوستت دارم . . .



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

زندگی یعنی همین لبخند تو / عشق یعنی یک نفر مانند تو

مرحبا بر عشق تفسیرش تویی/ آفرین بر آسمان ماهش تویی . . .

.

.

.

گذشت اون وقتایی که آدما همدیگرو دور می زدن

الان دیگه از روی هم رد می شن . . .

.

.

.

در محفل اگر دوست نباشد که صفا نیست / هر آب روان در همه جا آب بقا نیست

ای دوست بیا روشنی محفل ما باش / ما را طمعی از تو به جز مهر و وفا نیست .

.

.

.

زخمی بر پهلویم است روزگار نمک میپاشد

و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که میرقصم . . .



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط عزرائيل

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 62
بازدید دیروز : 110
بازدید هفته : 217
بازدید ماه : 924
بازدید کل : 372553
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1